تا اوایل قرن هجدهم ، شیمیدانها معتقد بودند که ترکیبهای آلی را بر خلاف ترکیبهای معدنی ، به روشهای آزمایشگاهی (سنتزی) نمیتوان تهیه کرد. علت اصلی این طرز تفکر ، آن بود که "برزیلیوس" (Berzelius) شیمیدان مشهور سوئدی نظر داده بود که مواد آلی ، منحصرا به کمک نیروی حیاتی موجود در سلولهای زنده حیوانی و گیاهی ساخته میشوند و دست بشر توانایی سنتز این دسته از مواد شیمیایی را ندارد.
این نظریه که در سال 1815 ابراز شد، به نظریه تاثیر نیروی حیاتی (Vitalisme) معروف شد و در نقش مانعی اساسی ، سالها از پیشرفت و توسعه شیمی آلی جلوگیری کرد. تا اینکه اولین بار ، "وهلر" (Wohler) شیمیدان آلمانی ، در سال 1828 ، ضمن گرم کردن ایزوسیانات آمونیوم (OCN NH4) ، اوره را که یک ترکیب آلی است، بدست آورد. کمی بعد ، "برتلو" (Berthelo) شیمیدان فرانسوی ، متان را از ترکیب مستقیم کربن و هیدروژن منتشر کرد.
با انجام واکنشهای مشابه دیگری سرانجام شیمیدانها معتقد شدند که از نظر امکان تهیه و سنتز ، تفاوتی بین مواد معدنی وآلی وجود ندارد، بلکه با ایجاد شرایط مناسب ، انواع ترکیبهای آلی را میتوان در آزمایشگاه تهیه کرد.